mazhabi دنیای مطالب |
|||
عشق فعال بودن است ، نه فعل پذيرى ؛ ‹‹ پايدارى ›› است ، نه ‹‹ اسارت ››. به طور كلى، خصيصه ى فعال عشق را مى توان چنين بيان كرد كه عشق در درجه ى اول نثار كردن است نه گرفتن. نثار كردن چيست؟ ممكن است اين پرسش ساده اى به نظر برسد ، ولى در حقيقت پر از ابهام و پيچيدگى است. يك انسان چه چيز به ديگرى نثار مى كند ؛ او خودش را ، يعنى گرانبهاترين چيزى كه دارد و زندگيش را نثار مى كند. اين بدان معنا نيست كه او ضرورتا خودش را فداى ديگرى مى كند – بلكه او از آنچه در وجود خودش زنده است به ديگرى مى بخشد ، از شاديش ، از علائقش ، از ادراكش ، از دانائيش ، از خلق خوشش و از غم هايش به مصاحب خود نثار مى كند – از تمام مظاهر و مآثر زندگيش مى بخشد. او با چنين بخششى از زندگى خويش ، فرد ديگرى را احيا مى كند و در ضمن افزودن احساس زندگى در خويش ، احساس زنده بودن را در ديگرى بارورتر مى سازد. او به اميد دريافت كردن نمى دهد ؛ نثار كردن به خودى خود ، شادمانى باشكوهى است. بخشيدن طرف مقابل را نيز بخشنده مى كند ، در نتيجه طرفين متقابلا در شادى چيزى كه خود به آن زندگى بخشيده اند ، سهيم مى شوند. ضمن بخشيدن چيزى به دنيا مى آيد و طرفين سپاسگزار آن حياتى خواهند بود كه براى هردوى آنان متولد شده است.
هنر عشق ورزيدن – اريش فروم نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ به وبلاگ خودتون خوش آمدید موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
![]() |
|||
![]() |